جان ، از ایده تا جان
دیرگاهی بود که به دنبال عنصری ، حسی ، کاری ، بهانه ای بودیم تا به انگیزه آن بتوانیم در این روزهای سخت ، حال اطرافیان و مردم خوب پیرامون را کمی ، حتی به اندازه لحظه ای خوب کنیم.
به دلیل شغلمان و سفرهای زیادی که به فرامرزها و جاهای دیدنی دنیا داشته ایم، با بهره گیری از تجربیات و عناصر خاطره انگیز همین سفرها ، با عطر ها ، طعم ها ، حس ها و هنرهای مردم دنیا آشنا شدیم که حال خود ما را خوب کرده بودند تا جایی که، گاهی ، با آه و افسوس به خیلی از آن ها خیره میشدیم و با خود می گفتیم آیا ایران زیبای ما هم همه این عناصر را در خود دارد؟ و بارها ، چندبارها ، چراهایی داشتیم که برای آن ها پاسخی نمی یافتیم چرا به این گونه روان و ساده از آثار هنری و دستی زیبای ایران استفاده نمی شود؟چرا هنرهای ما با این احترام و کیفیت معرفی نمی شوند؟ چرا حتی گاهی بومی های خود آن مناطق از این داشته ها بی خبرند؟و هزاران چرای دیگر
همه این ها، به همراه لذت های شخصی خودمان در کشف این زیبایی ها و اهمیت حال خوب اطرافیانمان ، انگیزه ای شد تا به آثار و هنرهای گسترده ایرانی در پهنای ایران بزرگ با راه اندازی فروشگاه «جان» ، روح و جان بدهیم با این بهانه که همان اندازه که خود از کشف و شهود محیط و استعدادهای پیرامون مان لذت می بریم ، آن ها را با شما نیز به اشتراک بگذاریماکنون شما را به دیدن زیبایی های آثار دستی زنان و مردان ایرانی دعوت می کنیم.